گروه آموزشی نقاشی فنی و حرفه ای شهر تهران

گروه آموزشی نقاشی فنی و حرفه ای شهر تهران روز کاری گروه : سه شنبه

گروه آموزشی نقاشی فنی و حرفه ای شهر تهران

گروه آموزشی نقاشی فنی و حرفه ای شهر تهران روز کاری گروه : سه شنبه

گروه نقاشی اداره کل آموزش و پرورش تاریخچه رنگ در ایران و جهان قسمت اول

بهتر است که نگاه مختصری به گذشته رنگهای طبیعی و تاریخ استفاده از آنها بیفکنیم. ما نمی‌دانیم چه موقع و چه کسی آنها را کشف کرده است. اگر بخواهیم راجع به تاریخ رنگ و رنگرزی مطالبی جمع آوری کنیم بایستی به تاریخ مردمان اولیه که برای نخستین بار در کنار رودهای عظیم سکنی گزیدند نظری بیفکنیم.

هندی‌ها در کنار رود گنگ و مصریان در کنار نیل و همچنین همسایگان قدیمشان مانند ایرانیان در بین آنها چینی‌ها در کنار رود زرد و مردمان کلده و آشور در بین دجله و فرات، و سومریها را بایستی نام برد. از این تمدنها و سرنوشت رنگرزی در بین آنها به ترتیب یاد خواهیم کرد.

 

چین

چینی‌ها دارای قدیمیترین سنن هنری می‌باشد، تمدن آنها به چهار تا پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح  می‌رسد. چندین اختراع و اکتشاف اصلی به آنها نسبت داده می‌شود.

در کتابی که تاریخ تالیف آن به قرن 18 میلادی منسوب است نوشته شده که در قرون قبل از میلاد مسیح (بین 211 تا 18000 سال قبل از میلاد) رنگرزی توسط زنان در خانه‌ها فقط برای احتیاجات خودشان و فامیل انجام می‌گردید.

و همچنین گفته شده است که چینی حتی از 2000 سال قبل از میلاد به رنگ قرمز که از حشره قرمز دانه و آبیکه از گیاه نیل گرفته می‌شد آشنایی کامل داشتند. رنگ سبزی که لوکائو نامیده می‌شد در آن تاریخ شهرت و مصرف زیادی داشت. این رنگ را از عصاره چندین گیاه تهیه می‌کردند که به طور معمول زرد روشن و شفافی بوده و در اثر عمل با کربنات پتاسیم و یا زاج (که هر دوی این ترکیبات را بطور طبیعی می‌توان یافت) در روی ابریشم رنگ سبز مایل به آبی درست می‌شد در روی الیاف گیاهی نظیر کتان و پنبه نیز رنگهایی را به طور مستقیم به مصرف می‌رساندند و بعضی از گیاهان نیز بایستی به طور شیمیایی احیاء و تخمیر می‌شدند مانند نیل و وسه.

در مورد رنگرزی طبیعت بهترین معلم برای بشر آن دوره بوده چه بیشتر رنگهای طبیعی برای آنکه بطور ثابت در لیف باقی بمانند احتیاج بعمل احیاء و تخمیر (مانند نیل و وسمه) و یا احتیاج به عمل دندانه دادن (مانند روناس و قرمز دانه) دارند و به همین دلیل بود که بشر چندین هزار سال عادت به استفاده از این رنگها را داشت.

بین‌النهرین

اولین ساکنین بین‌النهرین در زمانهای اولیه تاریخ سومریها بودند. سومریها در 3500 سال قبل از میلاد در آشور سکنی گزیدند. اولین خطوط میخی متعلق به همین اقوام می‌باشد. یکی از لوحه‌های سفالی مکشوفه آن دوره فهرستی از احتیاجات یک کدبانوی خانه به لباس و پوشش است. که پارچه‌های آن دوره به رنگهای گوناگون رنگ می‌شده‌اند. پس از این الواح مهمترین مدارکی که بدست ما رسیده است از قبور حکام و شاهان و ملکه‌های آن دوره می‌باشد. مطابق سنت و اعتقادات مذهبی وقتی ملکه و یا امپراطور می‌مرد کلیه زنان و کنیزان و بردگان او  هم قربانی می‌شد تا روح مرده در آن  دنیا تنها و بدون یار و یاور نباشد. یکی از این قبور که متعلق به ملکه سبا می‌باشد و در شهر غور حفاری شده است مقدار زیادی پارچه پنبه‌ای که به رنگ سرخ و پارچه‌های پشمی که به چند رنگ بافته شده‌اند به دست آمده است و همچنین تهیه رنگ به عهده غلامان بوده است و همچنین کار رنگرزی را حتی‌الامکان از آن روزگار بصورت یک راز مخفی نگاه داشته و سینه به سینه حفظ می‌کردند.

آشور نیز که اولین ک تابخانه به صورت تدوین شده در زمان این امپراطور درست شد.

در حفاری‌های نینوا بیش از صد هزار نسخه از این کتابخانه کشف شده است و هنوز ترجمه این الواح در موزه‌ها و دانشگاه‌های جهان ادامه دارد ولی تاکنون برگه‌ای راجع به رنگرزی و رنگ بدست نیامده است چنین مستفاد می‌شود که مواد رنگین برای رنگ کردن اشیاء و مواد نساجی بکار گرفته می‌شدند. دروازه ایشتار[1] از آثار باستانی این تمدن بوده که دارای کاشی کاری و نقش‌های فوق‌العاده زیبایی می‌باشد که نشان می‌دهد که آن دوره تا چه اندازه به رنگرزی و تهیه رنگ احاطه کامل داشته است.

 

ایران

در ایران قبل از اسلام رنگرزی دارای سنتهای بسیار قدیمی می‌باشد. برخلاف بسیاری از ملل آن دوره رنگرزان در بین ایرانیان بسیار معزز محترم بودند و حتی تا این اواخر یک رنگرز را از لباسی و صورت رنگینش می‌توان شناخت.

وقتی که سپاهیان اسکندر وارد ایران شدند پلوتارک مورخ معروف که شرح فتوحات او را می‌نیوسد در بین اشیایی که سپاهیان اسکندر به غنیمت بردند از پنج هزار تا لنت دهر تا لنت معادل 260 کیلوگرم) پارچه ارغوانی نام می‌برد که حتی 120 سال پس از ‌آن کوچکترین لطمه‌ای به پارچه‌ها از نظر رنگ و استحکام وارد نشده در این زمینه پلوتارک اضافه می‌کند که ثبات رنگ و استحکام پارچه‌ها به مناسبت آن است که ایرانیان از مخلوطی عسل و موم به منظور شفاف نگاهداشتن رنگ استفاده می‌کنند و همینطور در مورد پارچه‌های سفید و رنگ نشده از یک موم سفید استفاده می‌شود و در اثر این عملیات پارچه مدتها بدون لطمه باقی می‌ماند.

در تاریخ ویل دورانت صفحه 559، ترجمه فارسی نوشته شده در «ضمن کاوشهای شوش نقش دیواری بدست آمده که به احتمال قوی صورت‌ جاودانان یعنی سربازان و پاسبانان خص شاهنشاه ایران را نشان می‌دهد در ضمن تماشای نقش چنان به نظر می‌رسد که این تراندازان با شکوه پیش از آنکه قصد جنگ داشته باشند خود را آراسته‌اند تا در جشن درباری شرکت کنند. جامه‌هایی بر تن دارند که با رنگ درخشان خود توجه را جلب می‌کند....»

آنچه که از عکس این نقش دیواری می‌توان فهمید آن است که لباسهای این سربازان از چند رنگ تشکیل شده است و چنین پیداست که طرح آن نوعی چاپ قالب و یا یک نوع چاپ با یک دخالت داشته است.

از بدو حادثه از ادوار قبل از اسلام مدارکی راجع به رنگرزی و رنگ در موزه‌های ایران چیزی یافت نمی‌شود. قدیمیترین مدارکی را که راجع به قالی و رنگرزی در ایران موجود است دو نمونه مربوط هب موزه آرمیتاژ لنینگراد می‌باشد.

نمونه اول مربوط به یک قالی است که در کنارهای مغولستان خارجی بوسیله پرفسور رودنکو کشف گردیده و تقریبا سالم بجای مانده است. «.... در این قالی بعنوان پوشش اسب بکار می‌رفته و مربوط به زمان هخامنشیان است در حاشیه بیورنی  ان نقش مکرر کوچکی است که جانور افسانه‌ای بالداری را نشان می‌دهد. پس از آن یک ردیف سوار می‌کنید که یک در میان یا بر اب نشسته یا در کنار آن در حال راه رفتن می‌باشند. سپس یک گوزن خالدار و باز همان نقش مکرر جانور بالدار دیده می‌شود. رنگهایی که در ان بکار رفته عبارت است از: سرخ تیره، سبز، آبی، زرد کمرنگ و نارنجی.....»[2]

رنگهای بکار رفته در آن سعی شده است که مطابق با اصل باشد. رنگهای این قالی از روناس اسپرک، نیل و ترکیبی از این رنگها می‌باشد.

همچنین قالی دیگری بوسیله یک هیئت اکتشافی به رهبری کوزلف از زیر یخهای سیبری بیرون کشیده شد. این قالی دارای رنگ آبی سیر می‌باشد و تاریخ آن معادل سال سوم مهره یلاد است مدارک و شواهد بسیار معتبری نیز از تاریخ گذشته به جای مانده است که صنعت رنگرزی و نساجی علی الخصوص قالی بافی از سالیان گذشته در ایران رایج بوده است. فرش تاریخی و تا حدی افسانه‌ای بهارستان بهترین گواه این موضوع می‌باشد. کشت  گیاهان رنگدار نظیر روناس و اسپرک و همچنین پرورش حشره قرمز دانه در سواحل خلیج فارس و دریای عمان از همان زمانها در ایران رایج و مرسوم بوده است.



[1]- ate of ishtar

[2] - کتاب قالی ایران:‌نوشته آقای به آذین صفحه 8 و 9

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد